جدول جو
جدول جو

معنی خورده برار - جستجوی لغت در جدول جو

خورده برار
برادر کوچکتر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ بُ دَ / دِ)
کنایه از حقوق است و رشوه است خصوصاً، و آن زری است که حکام وارباب شرع به پنهانی در ازای کاری گیرند، و گرفتن بظاهر را هم گفته اند. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی).
- خورده برده از کسی نداشتن، افعال بد پنهان پیش کسی نداشتن. رازی از فعل بدی نزد کسی نداشتن. رودربایستی از کسی نداشتن. هراس از کسی نداشتن. پیش کسی سرّی که فاش شدن آن موجب خجلت شود نداشتن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُرْ دِ بُ)
دهی است جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد. این دهکده کوهستانی و گرم و با 652 تن سکنه است. آب آن از چهارچشمه و محصول آن غلات و حبوبات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی جاجیم و گلیم بافی. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
خرده کار. کارهای خرد و کوچک. کارهای اندک، دانا، باریک بین. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا